سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 سید - موعود

حاج منصور

پنج شنبه 89 شهریور 11 ساعت 11:45 صبح

دیشب رفته بودم مسجد ارک خیلی خوش گذشت حاجی که شروع کرد یهو جمعیت دو برابر شد نفهمیدم اینهمه آدم کجا بوده.

ولی انصافا خیلی زیبا خواند کلی حال کردم

اصلا هم سیاسی حرف نزد

برخلاف جوی که پشت سرش درت کرده اند

اما خوب راجع به سندیت حرفها که جای بحث دارد و به این سادگی ها نمی شه حرف زد

 


نوشته شده توسط : سید

نظرات دیگران [ نظر]


سلام

جمعه 89 شهریور 5 ساعت 4:22 عصر

سلام بر اهالی دهکده ی جهانی

ما هم حسب الامر وظیفه پا در این میدان وسیع قرار دادیم

اللهم انصرنا 

صبح بی‌تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بی‌‌تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد
بی‌تو می‌گویند تعطیل است کار عشقبازی
عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد
جغد بر ویرانه می‌خواند به انکار تو اما
خاک این ویرانه‌ها بویی از آن گنجینه دارد
خواستم از رنجش دوری بگویم یادم آمد
عشق با آزار خویشاوندی دیرینه دارد
روی آنم نیست تا در آرزو دستی برآرم
ای خوش آن دستی که رنگ آبرو از پینه دارد
در هوای عاشقان پر می‌کشد با بیقراری
آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد
ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می‌گشاید
آنکه در دستش کلید شهر پر آیینه دارد
قیصر امین پور


نوشته شده توسط : سید

نظرات دیگران [ نظر]